صعود به کلاه قاضی(دل نوشته)

  کوه کلاه قاضی قسمتی از رشته کوه ماهدشت در نزدیکی اصفهان است. بلندترین قله این کوه به ارتفاع ۲۵۳۴ متر است که در جنوب خاوری اصفهان واقع و شکلی شبیه کلاه قاضیان در ادوار گذشته دارد. کوه کلاه قاضی در پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی واقع شده‌است و دارای پاسگاه‌های مختلف محیط بانی است و چشمه‌های زیادی در دامنه‌های این کوه وجود دارد که گله‌های حفاظت شده پازن و بز وحشی از آن استفاده می‌کنند. این کوه را معمولاً از گردنه‌ای موسوم به گردنه لا شتر در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری اصفهان در جاده اصفهان به شهرضا می‌نوردند. این کوهستان دارای دره‌های متعدد شمالی و جنوبی است و وجه تسمیه آن شکل کاملاً مشخصی است که قله آن دارد و از شهر اصفهان به شکل کلاه قاضیان قدیم به چشم می‌آید. کوه کلاه قاض دارای دیواره‌های بلند با سنگ‌های مناسب جهت صخره‌نوردی است به همین دلیل مورد توجه صخره‌نوردان قرار گرفته و مسیرهای گوناگونی در آن گشایش شده‌است. صبح جمعه ساعت نه بعد از پارک ماشین کنار پلیس راه اصفهان شهرضا دقیقا از مقابل پلیس راه صعود خود را شروع کردم بعد از بیست دقیقه پیاده روی مسیر دست به سنگ شروع شد مسیر نسبتا ساده و ابراهه بارانهای زمستان بود در بین راه ومابین صخره های بالا گله ای بز کوهی دیدم که معصومانه وبااحتیاط از دور مرا میپاییدندوکوچکترین حرکت مرا زیر نظر داشتند تا اگر حرکتی خلاف میلشان انجام دادم این ملاقات را یکطرفه بر هم بزنند                    آخر من به غیر از زبان انسانها زبان دیگری نمی دانستم تا به آنها بگویم که دشمنشان نیستم .               .بعد از ان مسیری شبیه دشتی با شیب ملایم شروع شد و بعد از گذشتن از یک دره v شکل, به بالای کلاه قاضی رسیدم . کلاه بزرگی که مردم شهر اگر خوب نگاه کنند ,ان رابالای سر خود می بینند .از بالای قله ودر جهت شمالی آن معدن سنگی پیدا بود ماشینهای بزرگ حمل سنگ ,همچون ریگی کوچک به نظر میرسیدند .براستی از دید کوهها جهان عظیم ما چقدر کوچک وحقیر است .   انها چشم بر اسمان دارند و نظر به تقدیر .درد تشنگی و لذت دل سپردن به قضا را کنار یکدیگر دارند هیچ گاه از اسمان التماس باران نمیکنند , اگر چه عذاب تشنگی برایشان سخت است . اما ما در کوچه پس کوچه های روز مرگی شهر خزیدیم و هیچگاه این مظهر بزرگی و غرور راندیدیم و هر گاه از دور نیم نگاهی به انها انداختیم لذت شتاختشات را با تو جیه مصلحتهای روز مره عوض کردیم ما کوههای بزرگ و انسانهای بزرگ را فراموش کردیم و ندانستیم که خود را فراموش کرده ایم کاش زبانی گویا می آمد و حقیقت را در گوشمان  زمزمه می کرد  "مشاهده از گوگل مپ

 

قله زيباي کلاه قاضي

ادامه نوشته

صعود به قله دنا (بيژن دو)

مسیر رفت :اصفهان-سمیرم -روستای خفر .                                                                              حرکت خود را از زیر درخت گردویی بزرگ به سمت قله ساعت چهار صبح اغاز کردیم .مسیر راه تا دامنه کوه پر بود از درختان سیب . گردو .گیلاس و بوته های انگور شاخه های زیبای درختان از دیوار باغها سر بیرون کرده     بودند گویا از تماشای یکدیگر سیر نمی شدند .                                                    بعد از دو ساعت به پناهگاه کوه رسیدیم .پناهگاهی کوچک با گنجایش حداکثر ده نفر قسمتی ازآخر پناهگاه به صورت دو طبقه سقفی کم ارتفاع داشت و جویی زیبا در مقابل ان در جریان بود جویی که اب  ابشار بلند و خروشان خفر را تغذیه میکرد ساعت نه صبح حرکت را از پناهگاه بر روئ یخچالهای باقیمانده از زمستان به سمت قله بیزن دو شروع کردیم سه قله بلند در مقابل مابود بیزن 1و2و3 مابیزن دو را با ارتفاع 4370متر انتخاب کردیم خستگی راه توان هر چهار نفر مارا گرفته بود .بین راه برفهای فراوان باقیمانده از زمستان مسیر را سفید پوش کرده بود.حوالی ساعت دو به قله رسیدیم و خود رابالاتر از قله دیدیم . به که په احساس زیبایی است قله ها را زیر پا گذاشتن , قله زیبا و مغرور است و حق دارد چرا که محکم است و بلند . همیشه سر خود را به آسمان میگوید و به گوشهای شنوا.مسیر برگشت راحت تر بود. سر خوردن بر روی برف اگر چه قدری خطرناک است ولی راه مارا برای برگشت نزدیکتر کرد به پناهگاه که رسیدیم گروههای دیگر کوهنوردی را دیدیم که گرم گفتگو با یکدیگر و مشغول استراحت بودند.در نهایت ساعت ده شب به چادر های خود در زیر درخت بزرگ گردو رسیدیم و بعد از شام " جهان خواب را به وجود خود دعوت کردیم. 

آبشار زیبای تله زنگ (تقدیم به همسر عزیزم)

     در جنوب شهر درود راه آهن محلی درود راه خود را در حاشیه رودخانه و در دل کوههای زاگرس میانی به سمت اندیمشک بازمی کند.این راه اهن از مسیری میگذرد که جایی برای ساخت جاده ماشین رو در کنار ان باقی نمانده .در یکطرف کوههای سر به فلک کشیده و در طرف دیگر رو دخانه خروشان منظره ای که هرچشمی را نوازش میدهد .یکصد و بیست کیلومتر بعد از شروع به ایستگاه تله زنگ می رسیم.ایستگاهی زیبا و رویایی در فصل بهار . مسیر پیاده روی خود را به سوی ابشار تله زنگ با سه نفر از دوستان ودو راهنمای محلی از شهر درود اغاز می کنیم. باران تازه شروع به باریدن کرده وزیبایی بهار را دو چندان می کندساعت 9 صبح است وراهنما می گوید که 5 ساعت راه در بین دامنه های کوه در پیش داریم مسیر سر سبز و چشم نواز است بعد از چهار ساعت به روستای شوی میرسیم که حدود بیست خانواده در آن زندگی میکنند یکی از روستایین محلی را برای استراحت در اختیار ما می گذاردبا خود فکر میکنم اگر یکی از اهالی این روستا احتیاج به بیمارستان پیدا کند بعد از چند ساعت به نزدیکترین بیمارستان می رسد.بعد از ان مسیر مشکل کوهنوردی به سمت ابشار را یکساعت ادامه می دهیم و دیدن زیبایی آبشار خروشان خستگی راه را از بدن ما بیرون می کند.                                                       " سمندر لرستانی گونه رو به انفراض که دیگر کمتر در سر چشمه ابشار دیده می شود"                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 
ادامه نوشته

حاصل ضرب توانایی در ادعا همیشه یکعدد ثابت است هر قدر توانایی بیشتر باشرد ادعا کمتر است و بالعکس